توحيد وجود ....
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خدا ، عين هستي و ظهور هستي و هستی بخش هستی و بزرگ تر از هستی است
و ..... هستي ، ساخته كارگاه نيستي ست و ذات يگپارچه ايست كه اجزاء ندارد
خداوند ، خودرا در همه چيز و همه كس ، آشكار ميكند و همه چيز و همه كس ، آئينه هاي نشانگر حق اند .
وما امرنا الا واحده ، كلمح بالبصر .................................... قمر 50
والشمس و القمر و النجوم ، مسخرات بامره .................... اعراف 54
و الله غالب علي امره .............................................................. يوسف 21
و سخر لكم الفلك ، لتجري في البحر بامره ...................... ابراهيم 32
و من آياته ان تقوم السماء و الارض . بامره .................... روم 25
انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون .................. يس 83
و اوحي في كل سماء امرها ............................................ فصلت 12
و قضي الامر ، و ا لي الله ترجع الامور ............................ بقره 210
امر خداوند ، خلقت موجودات . هدايت و تربيت و قوام و تسخير و رجوع و صيرورت و......... ست .
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
انديشه نارساي تو ، در او گم ميشود و حيران ميماند ..... فقط دل توميتواند با او انس گيرد .
تو . يكه اي . هيچ كس مانند تو نيست . و تو نيز مانند هيچكس ديگر ، نيستي ! يك جلوه منحصر!
راز تو را ، هيچكس جز تو ، در نخواهد يافت !
هيچ اسارت ، و هيچ سلطه فكري تحميلي را بر اند يشه و روح خود ........ نپذ ير !
تو . آزادي كه حقيقت خودرا بيابي و خويشتن را آنگونه كه شايسته بايد شد ، بيا فريني !
و حقيقت تو . فقط در انس با خدا ، آفريده ميشود
آزادي خودرا به جمع و جماعت ..... نسپار ! گوسفند وار و مقلد گونه ، زندگي مكن ! آزاده باش !
*******************************************
آزادي را ارزان مفروش ! و بدان كه آزادي ، حق انتخاب توست براي گزينش بهترين ها .
وآزادي انديشه ، شكوه انسان بودن توست .
پس ساده زيست . بي پيرايه . روشن و آزاده باش !
خودت باش !
و به جاي آنكه داشته هايت را بيشتر كني ، ريشه هاي حضورت را در ساخت زندگي ، عميق كن
در اين جا ، و هم اكنون ، زندگي كن !
فقط در لحظه حال ................... كه فقط همين لحظه حال ، حال توست و در اختيار تو!
به اين فكر كن كه هم اكنون تا چه حد از زندگي ، بهره مند هستي ! ابن الوقت باش !
****************************************
بدان كه هرچه بيشتر داشته باشي ، از حقيقت خود ميكاهي !
زيرا داشته هايت ، ترا سنگين تر و زمين گير ترت مي كنند .
دل به دريا بزن .
قدر وقت را بدان كه سرمايه اصلي توست .
دوباره متولد شو !
از ذهنيات و گمان ها و اوهام و آرزوها و ظن ها و ......................................... بمير !
خود را بياب و حقيقت خودرا فهم كن و تمام اعضاء وجودي خود را مراقبه كن !
زيرا فقط درلحظه تجربه باطني تو ، خدا ، نقاب از چهره بر ميدارد و ظاهر ميشود
پس ، تو را هر لحظه ، مرگ و رجعتي ست
مصطفي فرمود : دنيا ساعتي ست !
بنام خدا ، نمي توان خشونت ورزيد ................ توحيد وجود
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
و الله رئوف بعباده
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
و الله رئوف بعباده
انسان ، پيوسته برده شده .. زيرا پيوسته از تنهائي ترسيده !
به خانواده . به جماعت . به رفقا . به جامعه . به سازمان . به هيئت . به حزب . به تقليد ... دست نياز برده است و ترس تنهائي اورا به اسارت و در زنجيري برده !
يك ذهن هراسان ، چگونه ميتوانسته حقيقت خودرا بفهمد ؟
جستجوي حقيقت در خويشتن خويش ، مستلزم آرامش درون . بي باكي و عشق به خداوند است .
كجا ميتوان حقيقت را يافت ؟
در درون خويش ... در درون خويش ..... در درون خويش !
سالها ، دل طلب جام جم ، از ما ميكرد ...... آن چه خود داشت . ز بيگانه تمنا ميكرد .
( حافظ )
به يقين ! حقيقت در درون ماست .
در جائي ديگر بدنبال حقيقت نگرد . كه خويشتن خودرا گم ميكني !
و............. كشف حقيقت ، با تسليم در برابر خداوند ، بدست ميايد .
و له اسلم من في السماوات و الارض ........... كل له قانتون ........
*******************************
گل ها ، بي هدف ميشكفند . ستاره ها . كهكشان ها . كائنات . ذره ها .... همه و همه بي هدف اند و تسليم !
فقط ............ ليعبدون ، مي چرخند و عبادتشان براي رب العالمين ... به امر رب العالمين است وبس !
در اين ميانه . چه بر سر انسان بيچاره آمده كه به اشتباه ! انباشتن را هدف زندگي گرفته است ؟
دل آسودگي در تسليم به حق ، مقصد و هدف نهائي ست .
آرامش .... تعلق نپذيرفتن .... دل آسودگي ..... آزادي از آنچه كه ما را به خاك چسبانده است / و تسليم !
حتي نبايد لحظه حال را قرباني آِينده كرد . زيرا آنچه حقيقت دارد ، در لحظه حال وجود و حقيقت دارد .
اگر آگاهانه و بطور كامل ، در لحظه حال زندگي كنيم ، آينده از دل آن زاده خواهد شد .
و ...........................وقتي هم كه آينده بيايد ، آن نيز زمان حال خواهد شد .
به خانواده . به جماعت . به رفقا . به جامعه . به سازمان . به هيئت . به حزب . به تقليد ... دست نياز برده است و ترس تنهائي اورا به اسارت و در زنجيري برده !
يك ذهن هراسان ، چگونه ميتوانسته حقيقت خودرا بفهمد ؟
جستجوي حقيقت در خويشتن خويش ، مستلزم آرامش درون . بي باكي و عشق به خداوند است .
كجا ميتوان حقيقت را يافت ؟
در درون خويش ... در درون خويش ..... در درون خويش !
سالها ، دل طلب جام جم ، از ما ميكرد ...... آن چه خود داشت . ز بيگانه تمنا ميكرد .
( حافظ )
به يقين ! حقيقت در درون ماست .
در جائي ديگر بدنبال حقيقت نگرد . كه خويشتن خودرا گم ميكني !
و............. كشف حقيقت ، با تسليم در برابر خداوند ، بدست ميايد .
و له اسلم من في السماوات و الارض ........... كل له قانتون ........
*******************************
گل ها ، بي هدف ميشكفند . ستاره ها . كهكشان ها . كائنات . ذره ها .... همه و همه بي هدف اند و تسليم !
فقط ............ ليعبدون ، مي چرخند و عبادتشان براي رب العالمين ... به امر رب العالمين است وبس !
در اين ميانه . چه بر سر انسان بيچاره آمده كه به اشتباه ! انباشتن را هدف زندگي گرفته است ؟
دل آسودگي در تسليم به حق ، مقصد و هدف نهائي ست .
آرامش .... تعلق نپذيرفتن .... دل آسودگي ..... آزادي از آنچه كه ما را به خاك چسبانده است / و تسليم !
حتي نبايد لحظه حال را قرباني آِينده كرد . زيرا آنچه حقيقت دارد ، در لحظه حال وجود و حقيقت دارد .
اگر آگاهانه و بطور كامل ، در لحظه حال زندگي كنيم ، آينده از دل آن زاده خواهد شد .
و ...........................وقتي هم كه آينده بيايد ، آن نيز زمان حال خواهد شد .